خیلی از مدیران خستهی نسل اول به این زودیها قصد بلند شدن از پشت میزهای مدیریتی دولتی را ندارند. باید اعتراف کنم که عشق به خدمت این بزرگواران را دستکم گرفته بودیم! این روزها میشنوم که مدیران جوان، با استعداد و بیپشتوانه، خیلی به قانون منع بهکارگیری بازنشستگان دل بستهاند و خبرهای مربوطه را با اشتیاق دنبال میکنند. آنها امید دارند بعد از انتظاری طولانی، سمتی مدیریتی خالی شود و در اختیار آنها قرار گیرد. آنها نمیدانند که فرزندان و دامادهای این مدیرانِ نسل اول با ژنهای خوبشان سالهاست که در شرکتهای خصولتی در منصبهای مدیریتی جا خوش کردهاند. مدیریت شرکتهای دولتی به خاطر برخی نظارتها و محدودیتها، تاکنون برای این ژنهای خوب جذابیت نداشته است. اما احتمالا قانون منع به کارگیری بازنشستگان آنها را مجبور خواهد کرد تا دست به فداکاری بزنند و جای پدر یا پدرزن را تقبل کنند. به هر صورت امضاهای میلیاردی را به غیرخودیها نمیتوان سپرد! با این جابجایی فداکارانه، فرزندان و دامادها بر مسند وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و پدرانِ عاشق خدمت هم در صدر شرکتهای خصولتی خواهند نشست. با این جابجایی فداکارانه، وضعیت شکننده بیتدبیری و سوءمدیریت در سازمانهای دولتی تداوم و تشدید خواهد یافت. بدانیم که وضعیت شکننده اقتصادی کشور تاب تداوم این بیتدبیری و مقاومت در برابر نوآوری را نخواهد داشت.
اما خطاب این نوشته، شما مدیران با استعداد و توانمندی هستید که با زحمت فراوانتان و بدون پشتوانه، خود را به لایههای میانی مدیریت در شرکتهای دولتی رساندهايد. اگر چه شماها با وجود توانمندی و استعداد فراوان هيچگاه فرصت هدایت سازمان و تصحیح اشتباهات مدیریتی را نداشتهاید! اگر چه تبعیت از برخی تصمیمات فیالبداهه، مطالعهنشده و غیرعلمیِ مدیران نسل اولی درخور شما نبوده! اگر چه استحقاق شما بیشتر از جایگاه موجودتان است! اما بدانید که فرصتهای رشد، برای نسلِ جوان بعد از شما به مراتب کمتر و نایابتر شده است. بسیاری از جوانان تحصیلکرده، بااستعداد و توانمند این کشور از نبود فرصتهای رشد و شکوفایی در شرف ناامیدی کامل و افسردگی هستند. به عنوان مشاور نوآوری توصیه میکنم که آگاهانه و مجدانه به دنبال شناسایی این جوانان باشید. به وسع خود و در دایره امکاناتتان، به آنها توجه کنید. به آنها فرصت بدهید تا ایدههای خود را با شما مطرح کنند.
این نسل بعدی که بخش بزرگی از طیف جمعیتی کشور را به خود اختصاص داده، نگاه متفاوتی به کسبوکار و سازمان دارد. ایدههای آنها اگر چه ممکن است با مدل ذهنی نسل مدیران میانی همخوانی نداشته باشد، اما در بسیاری موارد با نیازهای بازار و واقعیتهای جدید اقتصادی سازگار است. فرصت دادن به ابراز و پیشبرد این ایدهها میتواند کلید رشد و نوآوری در سازمان شما باشد. بنابراین توصیه میکنم فرصتی که هيچگاه به شما داده نشد را فداکارانه در اختیار این جوانان قرار دهید. گاهی یک ابراز محبت ساده و یک گفتگویِ کوتاه امیدبخش، میتواند امید از دسته رفته را به این عزیزان بازگردانده و حال آنها را بهبود دهد. آیندهی ایران به رشد، تعالی و خشنودی این جوانان گره خورده است. لطفا دست آنها را بگیرید!
هنوز نظری داده نشده است.