در مسیر رسیدن به یک جلسهی مهم کاری در مرکز تاریخی شهر وین، به نقطهای رسیدم که ميخکوب شدم. در مقابل ورودیِ یک نمايندگی خودرو ایستاده بودم و جاذبهای قدرتمند مرا به درون نمایندگی فرامیخواند. چارهای نبود جز این که برنامه جلسه را تغییر دهم و وارد نمایندگی شوم. چيزی نگذشت که دریافتم این میخکوب شدن و تغییر مسیر ناگهانی تنها مختص به من نبوده است. بسياری از رهگذران نمیتوانستند در برابر این جاذبه ایستادگی کنند و سری به داخل نمایشگاه میزدند.
من درون نمایندگی شرکت خودروسازی تسلا بودم. ورودم تحت تاثیر تبلیغات آن شرکت خودروساز نبود چرا که تسلا بر خلاف دیگر بازیگران صنعت خودرو، تبلیغات گستردهای ندارد. قصد خرید خودرو هم نداشتم. من به شوق لمسِ یک رويا آنجا بودم. حتما تعجب میکنيد! حق دارید. چرا باید جلسهای مهم را برای چنین کاری به تاخیر میانداختم؟!
وارد دنیای تسلا شده بودم تا رویاهای ایلان ماسک، مديرعامل پرآوازهی تسلا، را از نزدیک لمس کنم. ماسک چندین سال است که با رویاهای بزرگ خود دهها ميليون نفر را در سراسر دنيا به هیجان آورده است. اسکان انسان بر روی مریخ، حذف خودروهای بنزینی و گازوییلی از خیابانها، فراگير کردن استفاده از انرژی خورشیدی، سفر سریعالسیر زیرزمینی و … از جمله روياهایی هستند که وقتی ماسک آنها را برای نخستين بار اعلام کرد، خبرگان و بزرگان دنیای کسبوکار، آنها را کودکانه و دور از دسترس خواندند. بسياری از مديران پرآوازه صنعت، وی را بیتجربه پنداشتند و به سخنان وی خنديدند.
مگر نه اين که ناسا با آن عرضوطول و آن بودجه عظيم دهها ميليارد دلاری هنوز در تکرار سفر به ماه درمانده است. حال یک نفر به پشتوانه يک شرکت نوپا و استارتآپی ادعای تسخیر مریخ را دارد! مگر نه اين که شرکتهای غول خودروسازی با تيراژ توليد چند ميليون در سال، ادعای توليد انبوه خودرو برقی را نداشتند. ماسک به چه پشتوانهای اعلام کرده بود که میخواهد خودروی تمام عیار برقی بسازد و در تيراژ انبوه بفروشد! مگر نه اين که شرکتهای پيشتاز حملونقل ریلی با دهها سال سابقه ساخت و بهرهبرداری از قطارهای سريعالسیر، ادعای فراهم آوردن امکان جابجایی با سرعتی معادل سرعت هواپیما در زیر زمین را نداشتند؟ پس چگونه ماسک از سیستم هايپرلوپ و آينده درخشان آن میگفت؟! چگونه ممکن بود فردی بدون پيشينه مرتبط و غریبه با اين صنايع، این ادعاهای رويايي را محقق کند؟
اما این روياهای کودکانه یک به یک و روز به روز به واقعيت نزدیکتر شده و میشوند. اکنون چندین کسبوکار دهها ميليارد دلاری و روبهرشد بر پايه همین رویاهای بزرگ بنا شدهاند. شرکت اسپیس اکس با مديريت ماسک توانست فالکون هِوی (قدرتمندترين راکت دنیا) و فالکون ۹ (تنها راکت چند بار مصرف دنیا) را با موفقیت به فضا پرتاب کند. کاری که ناسا و ديگر آژانسهای ملی فضایی بزرگ از انجام آن ناتوان بوده و هستند. تسلا با مدیریت وی توانست انواع خودروهای تمامبرقی تمامعيار را به بازار ارائه کند و بااستقبال شديد بازار مواجه شود. اکنون به دليل عرضه خودروهایی پاک، پرشتاب، ایمن، زيبا و قدرتمند، ارزش شرکت تسلا از ارزش غولهایی چون فورد، جنرال موتورز و بیامو هم فراتر رفته است. قراردادهای راهاندازی سيستم حملونقل سريعالسیر زیرزمينی هایپرلوپ هم يکی پس از ديگری امضا میشوند. به زودی باید شاهد راهاندازی اولین مسیرهای سفر سريعالسیر زیر زمینی توسط ماسک باشیم.
ایلان ماسک نه تنها قواعد رقابت در صنایع مرتبط از جمله هوا-فضا، خودرو، انرژی و حملونقل ریلی را به کلی به هم ريخته، بلکه شيوه جدیدی در مديريت کسبوکار بنا نهاده است. من اين شيوه مديريت را مديريت روياپردازانه میدانم. شيوهای که در آن روياهای بزرگ مبنای کسبوکار قرار میگيرند. شيوهای که در آن، روياهايي پرداخته میشوند که باورهای موجود را به شدت به چالش میکشند، روياهايي آنقدر بزرگ که حتی تصور تحقق آنها ميتواند شوقآفرين باشد.
رويای شوقآفرين، پديده عجيبی است. اين رويا میتواند رابطه مالکان، مديران، کارکنان، ذینفعان و مشتريان شرکت را به کلی دگرگون سازد. مديران و کارکنانی که تلاش مضاعف آنها بسيار فراتر از جبران مادی خدماتشان است. آنها تمام توان تخصصی خود را به خدمت میگيرند تا سهمی درخور در تحقق آن رويای بزرگ داشته باشند. مهمتر اين که همين اشتیاق، بيشترين انگيزه را برای خلاقيت و نوآوری فراهم میآورد. همين خلاقيت و نوآوری، راز مرزشکنی و گذشتن از موانع و در يک کلام، راز موفقيت است.
رويای بزرگ، انسانی و شوقآفرين، رابطه شرکت را با ذینفعان، مشتريان و حتی کل جامعه دگرگون میکند. ذینفعانی که فراتر از بدهبستان تجاری، تلاش میکنند به شوق تحقق رويا دامن زده يا دستکم از خاموش شدن آن جلوگيری کنند. مشتريان که با نيت مشارکت در تحقق رويا دست به جيب میشوند و وفاداری آنها بسيار فراتر از استانداردهای پذيرفته شدهی دنيای کسبوکار است. جامعهای که چنين روياهای بزرگی را رمز تعالی بشريت و خروج خود از سکون و دایره بسته شعارهای سياسی میبيند. جامعهای که با تمام وجود، اين روياپردازی و تلاش برای تحقق آن روياهای بزرگ را تحسين و تمجيد میکند.
رالف جنسن در سال ۱۹۹۹ در کتابی به نام “جامعه رويا” از ظهور عصر روياپردازی و کسبوکارهای مبتنی بر رويا خبر داده بود. او پيشبينی کرده بود که عصر روياپردازی از پس عصر کشاورزی، عصر صنعتی و عصر اطلاعات فرامیرسد. وی با اشاره به هنری فورد به عنوان نماد عصر صنعتی و بیل گيتس به عنوان نماد عصر اطلاعات، پيشبينی میکند که احتمالا نماد عصر روياپردازی به دنيا آمده و به مدرسه میرود. فردی که یکی از بهترين قصهپردازان قرن بيستويکم خواهد بود.
اکنون در سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ ميلادی) با جرات میتوان گفت که پيشبينی جنسن درست بوده و عصر نوينی در حال شکلگيری است. عصری که اقتصادی متمايز و شرکتها و مديرانی روياپرداز دارد.
من معتقدم ايلان ماسک نماد عصر رويا است. کسی که قصهپرداز زبردستی است و بنگاههای چند دهميليارد دلاری رابر پايه روياهای خود بنا کرده است. روياپردازی وی در فضای کسبوکار، الهام بخش ميليونها نفر شده است. شاید بتوان شرکتها و شيوه مديريت وی را جلوهای از آينده کسبوکار برشمرد.
پینوشت:
برخی از بنيانگذاران و مديران ارشد شرکتهای خصوصی ايرانی با هدف پايين آوردن توقعات کارکنان یا به دليل برخی باورهای آميخته با خرافات، مدام از فراوانی مشکلات و احتمال فروريزی قریبالوقوع کسبوکار خود میگويند. من اگر چه منکر وجود مشکلات عديده در فضای کسبوکار ايران نيستم، اما بايد توجه داشت که ايشان با اين کار، تيشه بر روياهای مديران زيردست و همکاران شرکت میزنند و با دست خود، راه را بر نوآوری و رشد شرکت سد میکنند.
هنوز نظری داده نشده است.