اين روزها اگر از اتوبان تهران-قم گذشته باشید حتما بنای زیبایی در شش کيلومتری شهر قم توجه شما را به خود جلب کرده است. يک سرای رفاهیِ بینراهی، بنام مهر و ماه، که با رعایت بالاترین استانداردهای جهانی در فضایِ بیابانی کنارِ آزادراه ساخته شده است. ساخت چنين بنايي با اين وسعت، پاکيزگی و زيبایی، در مقایسه با تمامی مجتمعهای بينراهی موجود کشور، حتما يک نوآوری بزرگ و موفق به شمار میرود. بسیاری از فعالان اقتصادی از ازدحام جمعيت و شدت استقبال مردم از خدمات گرانقيمت اين سرای لوکس شگفتزده میشوند. آنها میپرسند که سرمايهگذار این پروژه چطور به این پتانسیل عظیم در دل این بيابان پیبرده است؟
پاسخ من به ايشان این است که فرصتهای نوآوری در اطراف شما بيشمار است. کافيست نگاهتان برای ديدن و شکار آنها آماده باشد. به ايشان میگويم که با وجود اين همه فرصتِ نوآوری، درجا زدن و در گذشته گرفتار ماندن شگفتآور است نه نوآوری کردن. چه کسی گفته که مجتمع بین راهی باید بیکيفيت، زشت و آلوده باشد؟ چه کسی گفته که مسافران آزادراه شایستگی استفاده از زيباترين و پاکيزهترين سرويسهای بهداشتی را ندارند؟ چه کسی گفته که خيل عظيم مسافران اين جاده مایل نيستند در يک قهوهخانه لوکس دقایقی را در کنار عزیزانشان استراحت کنند و قهوه خوب بنوشند؟ چه کسی گفته که غذای بینراهی حتما باید مانده، آلوده و نامطمئن باشد؟ چه کسی گفته مسافران امکان خرید از برندهای معتبر در مجتمعهای بینراهی را ندارند؟ …
اگر پاسخ به پرسشهای بالا روشن است (که هست)، پس چرا همه مجتمعهای رفاهی بینِ راهی تاکنون کموبیش مشابه هم و همگی فاقد این امکانات بودهاند؟ به اعتقاد من موضوع عجیب، ديده نشدن اینگونه فرصتها توسط تمام سرمايهگذاران پيشين در این حوزه بوده است. کسانی که چشم بسته در مسیر تکرار یک مدل کهنه و منسوخ از مجتمعهای رفاهی بینراهی گام بر میداشتند. مدلی که بر اساس پيشفرضهای کهنه بنا شدهاند که امروزه آن پيشفرضها موضوعیت ندارند. با این وجود، بیرون راندن آن پيشفرضهای قديمی از فکر اهل کسبوکار دشوار است.
در تاريخ کهنِ ايران زمين، کاروانسراها با آن معماریهای زیبا و امکانات خوب، در زمان خود جزو بهترین و پيشرفتهترين استراحتگاههای بینراهی در جهان به شمار میرفتند. اما ظاهرا در یک نقطه از زمان، نیاز مسافران ايرانی از کيفيت خدمات بینراهی ارائه شده به آنها فاصله گرفته است. کار به جایی رسيده که شکافی عظیم میان نیاز مسافران امروز با کيفيت خدمات شکل گرفته. در کمال شگفتی، همه سرمايهگذاران قبلی بدون توجه به نیاز مسافران امروزی به همان برداشت کهنه از مجتعهای بینراهی چسبیده بودند و همان مفهوم منسوخ را بارها و بارها تکرار میکردند. باور کنید این تکرار کورکورانه و نديدن فرصتهای پرشمار، از يک نگاه مستقل و دور از اين پيشفرضها شگفتآور است. فرصتهايي که میتوانند پايههای کسبوکارهای موفق و پایدار ايرانی باشند.
هر کسبوکاری باید مراقب رسوخ و ماندگاری پيشفرضهای تاريخ مصرف گذشته در ذهن مديرانش باشد. جاری کردن فرآيند نوآوری میتواند شرکتها را از اين خطر دور کند. برای نمونه، همين سرای مهر و ماه اگر نوآوری را بصورت فرآيندی سازمانيافته نبیند، در مرور زمان با نيازهای مسافران بيگانه میشود. در عوض، اگر نوآوری در سازمانش نهادینه شود، همچنان بصورت روزانه فرصتهای فراوان نوآوری را در درون و اطراف آن مجموعه شکار خواهد کرد و از منافع سرشار آن برخوردار خواهد شد.
شرکتها برای جاری کردن نوآوری در سازمان خود، ابتدا باید چشمهای مديران را به ديدن فرصتهای نوآوری عادت دهند و آنها را به مهارتهای شکار این فرصتها مجهز کنند.
(لازم است اشاره کنم که به زودی کارگاه شکار “فرصتهای نوآوری” را برای مديران در تهران برگزار خواهم کرد. کارگاهی متفاوت برای تمرین عملی نوآوری. مديران شرکتکننده پس از پشت سر گذاشتن اين کارگاهِ کاملا کاربردی، از فراوانی فرصتهای نوآوری در اطراف خود شگفتزده خواهند شد).
هنوز نظری داده نشده است.