مدتی پیش یکی از دوستان خوبم این ویدئو را استوری کرد. از دیدن آن شگفتزده شدم. چگونه ممکن بود که یک سیاستمدار ایرانی اینچنین فناوریهای صد سال بعد از خود را چنین با دقت پیشبینی کرده باشد. آنهم در زمانهای که امروزه برخی اهل سیاست از درک فناوریهای زمان خود (مثل هوش مصنوعی) و اثرات آنها به شدت ناتوانند. به همین دلیل رسالهی اندیشهی دور و دراز را تهیه کردم و با شور و اشتیاق فراوان خواندم.
این رساله، یک کتابچه به قلم محمدعلی فروغی، از سیاستمداران نامدار ایرانی است. وی سابقهی سه دوره نخست وزیری، چندین دوره وزارت، دو بار نمایندگی مجلس، ریاست دیوان عالی کشور، سفارت ایران در ترکیه و نمایندگی ایران در جامعه ملل و ریاست بر جامعه ملل را در کارنامه دارد. وی این رسالۀ کوتاه را با ساختار داستانی در سال ۱۳۰۶در استانبول منتشر کرده است. فروغی خودش میگوید که «این کتاب را وقتی در استامبول منتظر دستور از دولت بودم و نمیرسید، براي گذراندن وقت نوشتم.»
این رساله سه پرده دارد. پردهی نخست «درآمد» نام دارد که روایتی پیشبینانه از پیشرفت بشر در آینده است. در پردهی دوم با عنوان «آغاز» چشماندازی دورتر دارد و در آن به تکامل زیستی بشر میپردازد. زمانهای که هنوز به آن نرسیدهایم. در پردهی سوم یا «انجام»، به افق تربیت انسانی میپردازد.
در پردهی نخست، پیشرفت دانش و فن را پیشگویی میکند. از تلفن بیسیم کامل که همه کس بتواند داشته باشد تا رساندن سینما به وسیلۀ قوّة تلگراف بیسیم به خانهها و نیز تدریس از راه دور با دستیاري ابزار فنآورانۀ نوین و آن که «تولید قوّة الکتریسیته به اندازهاي سهل و ارزان خواهد شد که مردم تمام حوائج فردي و جمعی خود را از طبخ و گرمی زمستان و خنکی تابستان و تنظیف و غیرها با الکتریسیته رفع خواهد نمود.» و سرانجام اشاره به بهرهگیري از شیوههایی دیگر جز سوزاندن زغال و نفت که با آلودگی بسیار همراه است: «براي تولید قوّة الکتریسیته و قواي دیگري که امروز به ذهن نمیرسد یا میرسد و از عمل آن عاجزیم؛ از قبیل: استفاده از قوّة جزر و مد دریا و حرارت آفتاب یا قواي درونی ذرات اجسام.» وی بیان میکند که «علم و صنعت به سرعت غریبی ترقّی میکند و هر چه پیش میرود بر سرعت ترقّی آن میافزاید.» و در ادامه فناوریهایی چون سی دي و موبایل و رایانه و اینترنت و کولر و بخاري برقی و انرژي هستهاي و جز آن را پیشبینی میکند. شگفت این است که وی برآورد دقیقی از زمان تحقق این پیشبینیهای خود دارد. جایی که میگوید: « امّا کلیّۀ آن چه شرح دادم هر چند پیشبینی کردن مشکل است، گمان میکنم تا آخر مائۀ بیستم اگر انجام نگرفته باشد، در بیست و یکم البتّه صورت میپذیرد.»
در پردهی دوم، به پرسشی تعیینکننده میرسد که با مباحث این روزها در رابطه با هوش مصنوعی خیلی تناسب دارد: « چه دلیل میتوان اقامه نمود بر این که سیر وجود در عالم صعود به پایان رسیده و انسان امروزي آخرین حلقۀ سلسلۀ موجودات باشد؟ آنگاه قوة تخیّل خویش را به کار انداختم تا ببینم، میتوان دانست هرگاه سلوك در راه ارتقا کما فی السّابق مداومت یابد چنان که از بوزینه به انسان منتهی شده، در آینده از انسان به کجا خواهید رسید و وجود اکمل از انسان چه خواهد بود؟» در ادامهی این پرده، پیشگوییهای شگفتآوری در باب روند تکامل انسان دارد. وی با هنرمندی تمام، از این تکامل جسمانی پلی میسازد برای پرداختن به پیشرفت اخلاقی و تکامل تربیتی انسان در پردة «انجام».
در پردهی سوم میگوید چون انسان روند تکامل بیاندیشد در مییابد که خداوند این دستگاه شگفتانگیز را همانا براي ساخت و به کمال رساندن قوّة تفکّر و تعقّل برپا کرده است. به عبارت دیگر: «سیر وجود به سوي ترقّی و بسط و تفصیل سلسلۀ اعصاب و تکامل حس و قوّة ادراك و تعقّل و تفکّر است». وی خبر از پیدایش حواسی تازه در انسان میدهد! و دست آخر تصویری زیبا از سرانجام کار انسان و نزدیکتر شدن انسان به خدا ارائه میکند.
دقت بفرمایید که محمدعلی فروغی، کتاب اندیشه دور و دراز را در سال ۱۳۰۶ نوشته است. روایتی پیشگویانه که حدود صدسال پیش نوشته شده و از دنیای حال حاضر و امروز ما صحبت میکند. وی رسالهی خود را به بانوان اهل کتاب هدیه میکند، آن هم در زمانهاي که زنان حتی در جمعهای خانوادگی به حوزهی اندیشه کمتر راه داشتند. فروغی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه تسلط داشته و تلاشهای بسیاری برای اعتلای فرهنگ و ادب ایران کرده است. از میان این تلاشها میتوان به پایهگذاری و ریاست بر فرهنگستان ایران و کمک در تاسیس دانشگاه تهران اشاره کرد. او همچنین آثار بسیار متنوعی را تالیف و ترجمه کرده است. پرداختن به اهمیت آثار وی مجال گستردهای را میطلبد که فراتر از این متن است. در یک سلسله نوشته میخواهم به اهمیت سیاستمداران اهل علم در پیشرفت کشور اشاره کنم. البته مراد من از اهل علم، فرهیختگی علمی و مدل ذهنی دانشگری است، چرا که امروزه مدارک دانشگاهی را با انواع امتیازات، سهمیهها و رانتها میتوان به دست آورد و اهل سیاست در این بازی مهارت ویژه دارند.
محمد علی فروغی با این که یکی از کهنهکاران عرصهی سیاست بوده اما عمیقا به علم باور داشته و در جایی از رساله تصریح میکند که «به هیچ وجه از خطّ علمی خارج نشده … و اگر خیالبافی کردهام مبنی بر امور مسلّم علمی بوده». با این وجود در مقدمه این نوشتهی بینظیر خود از اهل پوزش میخواهد که مبادا امری غیر علمی را مطرح کرده باشد: « اگر به سبب عدماحاطه بر دقایق علوم طب و طبیعیات در تخیلاتی که به نگارش درآوردهام نقص و عیبی باشد، امیدوارم متخصصان علوم مزبور خرده نگیرند که منظورم اظهار فضیلت نبوده و در متن رساله هم مکررا به عجز و قصور خود اشاره کردهام.» همین باور عمیق وی به علم باعث شده که گامهای بلندی برای پیشرفت ایران بردارد. حتی کسانی که از منش سیاسی وی انتقاد میکنند نمیتوانند منکر نقش برجستهی وی در پیشرفت علمی ایران باشند.
من احساس میکنم که دور شدن فزایندهی اهل سیاست از علم در ایران، یک تحول بسیار خطرناک است. احساس میکنم که این جریان میتواند به شورش اهل سیاست بر اهل علم و منحرف کردن اساسی مسیر پیشرفت علم و فناوری و نهایتا اخلال در فرآیند توسعهی کشور بیانجامد. گمان میگنم نشانههای این تحول بر اهل نظر پوشیده نیست. اگر مجال شد از سیاستمداران اهل علم در کشورهای توسعه یافته و نقش کلیدی آنها هم در نوشتههای بعدی برایتان خواهم گفت.
سید کامران باقری
پینوشت: محمد علی فروغی در این رساله نوشته که «اندیشههاي دور و دراز دیگر نیز دارم که اگر مجال و حالی دست دهد به نگارش درآورده جزء دوم این رساله قرار خواهم داد». حیف که اجل مجال نداد و مابقی اندیشههای دور و دراز وی نانوشته باقی ماند و ما از خواندن آنها محروم شدیم.
هنوز نظری داده نشده است.