نوآوری فقط در زمان فراغت و شکم‌سیری!

Home/نوآوری ایرانی/نوآوری فقط در زمان فراغت و شکم‌سیری!

 

 

 

 

این نوشته در تاریخ پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده که در ادامه به شما همراهان خوب هم‌آفرينی تقدیم می‌شود:

نطفه دانشیِ محصولات در بيشتر شرکت‌های ايرانی، جایی بيرون از مرزها بسته شده است. دانش و ماشین‌آلات توليد محصولات، وارداتی است. در عوض کار عمليات روزمره و تعمیر و نگهداری تجهیزات به پرسنل خط تولید سپرده شده است. اين محصولات در بهترین حالت مشابه همان نسخه اولیه خارجی، توليد شده و فروخته می‌شوند. تمام فکر و ذهن مديران، رفع مشکلات ريزو درشت تولید، رسيدگی به امور پرسنلی و فروش به موقع محصولات است. مديران پیوسته از اين جلسه به آن جلسه و از اين سازمان به آن سازمان در حرکتند تا با تلاش بی‌وقفه خود اين چرخ را در حرکت نگاه دارند، تا حقوق کارکنان، هزينه‌های جاری و بازپرداخت اقساط همان تجهيزات به موقع پرداخت شوند. زندگی شرکت‌ها و روزی خانواده‌ها در گرو همين تلاش و تدبيرهای سخت روزانه است.

در چنين شرایطی، اگر با اين مديران سخن از نوآوری بگوييد، نگاهی از سر شگفتی به شما خواهند انداخت! آن نگاه به شما می‌فهماند که در ميان اين همه گرفتاری، در ميان اين همه جلسات، در حالی که روزی خانواده‌ی کارکنان شرکت در خطر است، چه جای صحبت از نوآوری است! آن نگاه و آن سکوت حاوی اين پيام است که گويي نَفَس شما از جای گرم بلند مي‌شود و از مشکلات فراوان کسب‌وکار و توليد در ايران بی‌خبرید!

همين نگاه به نوآوری که در ميان مديران ايرانی بسيار فراگير است، يکی از مهم‌ترين موانع نوآوری در شرکت‌های ايرانی است. نگاهی که نوآوری را مختص زمان فراغت و از سر دلخوشی می‌داند. بر خلاف اين تصور، فلسفه نوآوری، کمک به رشد و سودآوری پايدار شرکت‌هاست. فلسفه نوآوری، گذار از موانع و حل مسئله است. نوآوری در شرکت‌های پيشرو از سَرِ شکم‌سيری و سرخوشی نيست. نوآوری محدود به دوره‌ رونق و زمان‌ پر بودن حساب اندوخته‌ی شرکت‌ها نيست. از قضا، نوآوری همان راز اجتناب از مشکلاتی است که بخش عمده‌ی زمان و انرژی مديران ايرانی را به خود درگير کرده است.

بخش زيادی از مشکلات شرکت‌های ايرانی ناشی از عدم نوآوری پيوسته و نظام‌مند در محصول و خدمتی است که ارائه می‌کنند. همين امر سبب می‌شود که محصول و خدمت آنها در یک نقطه زمانی منجمد و دچار سکون شود، در حالی که ذائقه و تقاضای مشتری همواره در حال تغيير است. طبيعی است که به تدريج فروش آن محصول و خدمت دشوار و دشوارتر می‌شود و مشکلات زيادی برای شرکت‌ها در حوزه فروش و نقدينگی ايجاد می‌کند.

همچنين، نوآوری نکردن در فرآيندهای کاری، آن‌هم بصورت پيوسته و نظام‌مند، باعث می‌شود که بسياری از فرصت‌های ريز و درشت برای کاهش هزينه‌ها يا افزايش بهره‌وری در شرکت‌های ايرانی از دست بروند. در اين فاصله اما دنيا از کار ننشسته و جريان نوآوری و بهبود فرآيندها در ديگر کشورها ادامه دارد. مشتريان و شبکه همکاران و ذی‌نفعان هم به صورت طبيعی انتظار دارند که فرآيندهای ارائه محصول يا خدمت به آنها همواره بهبود يابد. هر چه فاصله ميان فرآيندهای بهبود يافته ديگران و انتظارات ارتقا يافته مشتريان و ذی‌نفعان از يک سو و فرآيندهای کهنه و تکراری شرکت‌ها زيادتر می‌شود، کار بر شرکت‌ها و تيم مديريت آنها سخت‌تر می‌شود. از دست رفتن فرصت‌های کاهش هزينه و افزايش بهره‌وری هم به صورت تدريجی اما پنهان از حاشيه سود قابل دسترسی شرکت می‌کاهد. در نتيجه، از يک نقطه زمانی به بعد ادامه توليد محصول يا ارائه خدمت با تکيه بر همان فرآيندهای کاری کهنه و جافتاده، يا به شدت غيراقتصادی می‌شود يا نارضايتی مشتريان و ذی‌نفعان را در پی دارد. طبيعی است که در چنين شرایطی، تيم مديريتی شرکت‌ها برای زنده نگاه داشتن شرکت، درگير مشکلات فراوان می‌شوند و تمام وقت آنها صرف همين مشکلات ريز و درست می‌شود که تمامی ندارند.

گاهی شرکت‌ها با بکارگيری يک مدل کسب‌وکار جديد و نوآورانه، مزيتی چشم‌گير برای خود دست‌وپا می‌کنند و سهم بازارشان را به صورت تدريجی يا ناگهانی افزايش می‌دهند. اما گيرافتادگی در يک مدل کسب‌وکار سنتی و قديمی در شرکت‌های ايرانی بسيار رايج است. به تجربه می‌توانم بگويم که شرکت‌هايي که مدل کسب‌وکارشان را مورد بازبينی و بازطراحی قرار می‌دهند در ايران بسيار نادرند. همين امر نه تنها باعث می‌شود که شرکت‌ها فرصت‌های رشد و سودآوری را از دست بدهند، بلکه آنها را در برابر شرکت‌هايي با مدل‌های کسب‌وکار نوآورانه بسيار آسيب‌پذير می‌کند. اين امر در بسياری موارد به حذف تدريجی يا ناگهانی شرکت‌های سنتی از بازار می‌انجامد. آشکار است که اين گونه شرکت‌ها که همچنان بر یک مدل کسب‌وکار کهنه تکيه کرده و نوآوری نمی‌کنند در تنگنا قرار می‌گيرند و مديريت آنها بسيار سخت و حتی غير ممکن می‌شود.

شرکتی که به صورت پیوسته و نظام‌مند در محصولات، خدمات، فرآيندها و مدل کسب‌وکارش نوآوری نکند، به تدريج گرفتار انواع مشکلاتی ريز و درشت از جمله کاهش تقاضا، عدم بهره‌وری و هزينه زياد و غيررقابتی می‌شود. بی‌شک پانسمان موضعی و روزمره اين زخم‌ها زمان زيادی از تمام مديران شرکت خواهد گرفت. مديرانی که در انواع و اقسام جلسات ريز و درشت، برای بازگرداندن شرایط پيشين شرکت تقلا می‌کنند. اما اين زخم‌ها بدون درمان ريشه‌ای و تنها با پانسمان موضعی، نه تنها درمان نمی‌شوند بلکه روز به روز عميق‌تر شده و رسيدگی به آنها دشوارتر می‌شود. زمانی که عفونت و عوارض آشکار آن در بدن بيمار آشکار می‌گردد و هيچ نقطه اميدی باقی نمی‌ماند، مديران خسته چاره‌ای جز رضايت دادن به مرگ شرکت و اعلام ورشکستگی با تمام تلخی‌های آن ندارند.

نوآوری همان نسخه تجويزی برای پيشگيری از بروز زخم در پيکر شرکت‌ها يا رسيدگی مناسب و درمان زودهنگام زخم‌های در حال شکل‌گيری است. راز تفاوت شرکت‌هايي که انرژی خود را صرف عبور از گردنه‌های پيشرفت و تعالی می‌کنند با شرکت‌های که برای برگشتن به روزهای خوب گذشته دست‌وپا می‌زنند در نوآوری است. نوآوری، راه جوان نگاه داشتن شرکت‌ها و پيشگيری از بروز دردها و زخم‌های مزمن است.

نوآوری يک سرگرمی لوکس برای دوران خوشی و شکم‌سيری نيست. اگر شرکتی گرفتار انواع مشکلات روزمره است و پرداختن جدی به نوآوری را به دلایل مختلف به تعويق می‌اندازد، به احتمال فراوان برداشتی کاملا اشتباه از نوآوری دارد.

No comments yet.

Leave a comment

Your email address will not be published.